قاصدک....

شــعر و جـمـــلات دلــنشـین رهگـــــذر

و خــــــــدایــی که در این نـزدیکـــــی سـت

صفحـہ اصلے آرشـ ـیو مطالـ ـب ایمـ ـیل پروفـ ـایل طـ ـراح قالـ ـب

قاصدک....

قاصدک! هان ، چه خبر آوردی؟
از کجا ، وز که خبر آوردی؟
خوش خبر باشی ، امّا ، امّا
گردِ بام و درِ من
بی ثمر می گردی.

انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری نه ز دیّار و دیاری ـ باری،
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس ،
برو آنجا که ترا منتظرند .
قاصدک!
در دل من همه کورند و کرند.

دست بردار از این در وطنِ خویش غریب،
قاصدِک تجربه های همه تلخ،
با دلم می گوید
که دروغی تو ، دروغ؛
که فریبی تو، فریب.

قاصدک! هان، ولی... آخر... ای وای!
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام، آی! کجا رفتی؟آی...!
راستی آیا جایی خبری هست هنوز؟
مانده خاکسترِ گرمی ، جایی؟

در اجاقی ـ طمع شعله نمی بندم ـ خردک شرری هست هنوز؟

قاصدک!
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند .

مهدی اخوان ثالث




برچسب‌ها:
اבامـہ ے مـطلـب
جمعه 16 آبان 1393برچسب:, ساعت 19:30 توسط sayab